به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ اپلیکیشن «میکرو لِرنینگ» آرشیو جذابی از آثار الهامبخش نویسندگان بزرگ جمعآوری کرده است و نشان میدهد آثاری چون «جنگ و صلح»، «۱۹۸۴» ، «اولیور توئیست»، «فرانکنشتاین»، و......از چه کتابهایی تأثیر پذیرفتهاند.
بیشک ماری شلی در داستان «فرانکنشتاین» از کتاب «دفاع از حقوق زنان» نوشته ماری وولاستونکرافت و «تحقیقی در باب عدالت سیاسی» نوشته ویلیام گودوین الهام گرفته است. وولاستونکرافت و گودوین پدر و مادر ماری شلی هستند و تأثیر زیادی بر عقاید و دیدگاههای نویسنده جوان گذاشتند.
یکی از مهمترین آثار جنگ داخلی آمریکا یعنی «کلبه عمو تُم» نیز بر پایه کتاب خاطرات «روایت زندگی فردریک داگلاس، برده آمریکایی» نگاشته شده است. از کتاب داگلاس، که در حال حاضر در مدارس به عنوان کتاب درسی تدریس میشود، به عنوان یکی از آثار تأثیرگذار در داستان «دلبند» نوشته تونی موریسون هم یاد میشود.
تصویر ارائهشده از فقر و ثروت در لندن توسط چارلز دیکنز در «اولیور توییست» هم بر اساس کتاب «تاریخچه سقوط و زوال امپراتوری روم» نوشته اِدوراد گیبون نوشته شده است. «پرتقال کوکی» نوشته آنتونی برجس از منابعی چون «دنیای قشنگ نو» نوشته آلدوس هاکسلی و «علم و رفتار انسان» نوشته بی. اف. اسکینر استفاده کرده است.
«جنگ و صلح» نوشته تولستوی آیینه تمامنمای علاقه نویسنده به آثار فلسفیِ آرتور شوپنهاور و همچنین آثار مربوط به ناپلئون و تاریخ فرانسه است. بنا بر اظهار نظر آنی کوکوبوبو، متخصص آثار تولستوی «نویسنده روس علاقه زیادی به شوپنهاور و این باورش که «مرگ تنها حقیقت دنیا» است داشت و از زبان شاهزاده آندره نیکولایویچ در «جنگ و صلح» از آن استفاده میکند. علاوه بر این «جنگ و صلح» پاسخی به کتاب «تاریخچه امپراتوری فرانسه زیر نظر ناپلئون» بود که شخصیت ناپلئون را به عنوان قهرمانی ملی ارائه کرده بود و اساساً تولستوی با تئوری قهرمان و اَبَرمرد مشکل داشت و معتقد بود پیروزی و شکست یک ملت توسط شخصیتی قهرمان شکل نمیگیرد و هزاران نفر در آن نقش دارند.»
داستان «۱۹۸۴» نوشته جوروج اول، که در دوره ترامپ بار دیگر مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت و پرفروش شد، تحت تأثیر دو اثر غیرداستانی نوشته شده است. «انقلاب مدیریتی» نوشته جیمز بِرنهام و «آرمانها و واقعیتهای دموکراتیک» نوشته هالفور مکیندر دو اثری هستند که الهامبخش رمان پادآرمانشهری اورول شدند.
ریچارد بِلِر، پسر جورج اورول گفت پدر «زیاد کتاب میخواند و بخش زیادی از آثاری را که میخواند به خاطر میسپرد و در «۱۹۸۴» از بخشهایی از نوشتههای دو نویسندهیِ ذکرشده استفاده کرد. به عنوان نمونه جمله «هر که گذشته را کنترل میکند آینده را هم در دست میگیرد و هر که آینده را کنترل میکند گذشته را در دست میگیرد» بخشی از کتاب مکیندر است. پدرم نوشتهای با دو بُعد را میخواند و آن را تبدیل به نوشتهای سه بُعدی میکرد.»
نظر شما